خانه > ۱۳۸۳ > مهر

آرشیو ماهانه: مهر ۱۳۸۳

نیاز

آسمان ابری ست. آسمان ابری ست. غروب ورم کرده است، فلوت م را بدهید می خواهم داستان جدیدی بنویسم. پرواز پرنده ی مرده باید به صلیب کشیده شود، و این حس جولان دهنده ی بی کار که در ذهن م مثل یک جسد باد کرده به پیش می رود، در زندان خاطرات فراموش شده به خواب مرگ فرو برود. و ...

متن کامل »

من فکر می کنم … فکر نمی کنم. خوابیده م اینجا روی تشکی که تازه امشب ملافه ش کرده م و پتو را کشیده م تا روی کمرم و دمرو نگاه می کنم، نمی کنم. صدای ساز ِ عباس سُر می خورد از زیر ِ در توی اتاق، با هادی که نشسته ند در سرسرای خوابگاه و الان ساعت سه ...

متن کامل »

ریزش

به کوبیدگی ی ذهن و غربت است شاید فرود الفاظ و نگاه های منتظر ِ نمی دانی چی، که بس مدتی باشد شاید که هیچ ننوشته باشی و هیچ ندانی و نخواهی

متن کامل »
رفتن به بالا